Web Analytics Made Easy - Statcounter

تعداد اندکی بازیگر سینما وجود دارند که به اندازه تام کروز در صنعت سینما موفق بوده اند. اگر چه در بحث باکس آفیس، فیلم Edge of Tomorrow هرگز نتوانست به اوج فیلم‌های بلاک باستر میلیارد دلاری مانند Top Gun: Maverick برسد، اما هم در راتن تومیتوز و هم IMDb یکی از بهترین فیلم‌های این سوپراستار سینمای هالیوود به شمار می‌آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این فیلم که بر اساس رمانی ژاپنی به نام All You Need Is Kill به نویسندگی هیروشی ساکورازاکا ساخته شده است و از ترفند حلقه تکرار زمانی (زندگی، مرگ و تکرار) به شکلی بسیار جذاب و هیجان انگیز استفاده می‌کند.

به گزارش روزیاتو، بهترین فیلم‌های سینما شبیه Edge of Tomorrow برخی از هیجان انگیزترین و اکشن‌ترین فیمل‌های حماسی و تفکربرانگیزترین فیلم‌های علمی تخیلی هستند که ذهن مخاطبان را به چالش می‌کشند. طرفداران فیلم تام کروز گزینه‌های زیادی در دسترسشان دارند اگر به دنبال فیلم‌های علمی تخیلی با ترفند حلقه زمانی هستند که در آن یک سیکل دائماً تکرار می‌شود. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۵ فیلم برتر تاریخ سینما که داستانی شبیه Edge of Tomorrow دارند آشنا کنیم.

The Tomorrow War (۲۰۲۱)

کریس پرت نقش اصلی این فیلم اکشن علمی تخیلی را بر عهده داشته و در جایگاه مردی اهل خانواده است که برای مبارزه با موجودات فرازمینی مهاجم در آینده فرا خوانده می‌شود، اتفاقی که دهه‌ها بعد رخ می‌دهد. همانند Edge of Tomorrow، در این فیلم نیز بشریت در مقابل مهاجمانی شیطانی و ترسناک شانس زیادی برای بقا ندارد و پرت و گروهی عجیب از مبارزان باید راهی برای تغییر این شرایط پیدا کنند. از جنبه چرخه زمانی غیرمعمول داستان تا تنش بسیار دست اول نبرد با موجودات فرازمینی، فیلم The Tomorrow War شباهت بسیاری با فیلم تام کروز دارد. همانند لبه فردا، این فیلم نیز بر نزدیک بودن و ناامیدی پرتنش سناریو آخرالزمانی داستان تمرکز داشته و همزمان بحث کمیک و احساسی داستان را نیز فراموش نمی‌کند.

Aliens (۱۹۸۶)


فیلم‌های اکشن در مورد کماندو‌های به شدت مسلح آینده که با موجودات فرازمینی ترسناک مبارزه می‌کنند هیچگاه به خوبی دنباله بی نقص جیمز کامرون بر فیلم اورجینال Alien ساخته ریدلی اسکات نبوده اند. در این دنباله، سیگورنی ویور در نقش الن ریپلی باز‌ی گردد و به سرعت به معیاری تبدیل شد که شخصیت‌های اصلی در فیلم‌های اکشن علمی تخیلی بر اساس بازی وی سنجیده می‌شوند و شباهت بسیاری بین تفنگداران استعمارگر فیلم Aliens و سربازان فیلم Edge of Tomorrow وجود دارد. سناریو مملو از ترس و انفجاری فیلم کامرون، ریپلی را در مقام تنها بازمانده فیلم اول می‌بیند که به سیاره‌ای باز می‌گردد که تیمش یک موجود مرگبار فرازمینی را در آن پیدا کرده و این بار در نبردی علیه زمان، باید از ایستگاه آزمایشی زمینیان فرار کند که به تسخیر بیگانه‌های ترسناک و ملکه شان درآمده است. فیلم‌های علمی تخیلی مانند Edge of Tomorrow بسیار وام دار فیلم Aliens بوده و هیچ ابایی از نشان دادن این موضوع ندارند.

Terminator Salvation (۲۰۰۹)

فرانچایز ترمیناتور ایده استفاده از سفر در زمان در فیلم‌های اکشن را با دو فیلم اول خود تعریف کرد. بعد از آن، این فیلم‌ها شروع به دوره‌ای از بازاختراع کردند و هر دنباله از بازیگران و رویکرد‌های متفاوتی نسبت به شخصیت‌های فیلم‌های اورجینال استفاده کرد. شاید مناسب‌ترین فیلم این فرانچایز برای طرفداران فیلم Edge of Tomorrow، چهارمین فیلم این فرانچایز با نام Terminator Salvation باشد. برداشت منحصربفرد این فیلم از مفهوم سفر در زمان باعث می‌شود که این فیلم تنها فیلم در فرانچایز ترمیناتور باشد که داستانش به تمامی بعد از روز داوری رخ می‌دهد، تاریخی در خط زمانی فرانچایز که اسکای نت شرور از سلاح‌های هسته‌ای برای نابودی انسان‌ها استفاده می‌کند. بسیاری از دیگر فیلم‌های این فرانچایز در مورد جلوگیری از وقوع این حادثه هستند، اما فضای جنگی پساآخرالزمانی این فیلم عنصر خطر مداوم را به داستان اضافه میکند که طرفداران جنبه پیچ و تاب دار و غیرمنتظره بودن فیلم Edge of Tomorrow از آن لذت خواهند برد.

Independence Day (۱۹۹۶)

علیرغم حال و هوا و سبکی که به شدت مرتبط با سینمای دهه ۹۰ است، فیلم Independence Day (۱۹۹۶) همچنان یک بلاک باستر حمله موجودات فرازمینی تاثیرگذار است. ویل اسمیت یکی از معدود ستاره‌های هالیوودی است که می‌توان او را دارای قدرت ستارگی در حد و اندازه‌های تام کروز دانست و بازی اش در این فیلم باعث شد وی جایگاهی تثبیت شده در نقش اصلی فیلم‌های اکشن آینده پیدا کند. او در این فیلم نقش یک خلبان زبده را بازی می‌کند که باید تلاش کند نژاد بشر را از توطئه نظامیان فرازمینی نجات دهد و فیلم هنوز هم یکی از بهترین فیلم‌های اسمیت از نگاه سینماروهاست. طرفداران درگیری‌های نظامی گسترده فیلم Edge of Tomorrow از سطح وسیع نابودی در فیلم Independence Day ناامید نخواهند شد و بدون شک هرگز دیگر خواستار دیدن انفجار‌های بزرگ در سینما نخواهند بود. چیزی که این فیلم را به یکی از بهترین فیلم‌های شبیه Edge of Tomorrow تبدیل می‌کند این است که چطور فیلم به طور مداوم کمدی را به شکلی منحصربفرد به حس مداوم اتفاقی شوم در مورد آخرالزمانی فضایی‌ها می‌دوزد.

Avatar (۲۰۰۹)

بعد از موفقیت فیلم‌هایی مانند Aliens، جیمز کامرون همواره در مورد پروژه هایش جاه طلبانه‌تر و جاه طلبانه‌تر می‌شد، و بار‌ها و بار‌ها رکورد‌های باکس آفیس هالیوود را جابجا کرد. او در نهایت فیلمی را ساخت که هنوز هم پرفروش‌ترین بلاک باستر تاریخ سینماست: Avatar که یک داستان حماسی و بزرگ فضایی در مورد انسان‌هایی که است که قصد معدن کاوی در یک دنیای به شدت غریبه را دارند. در اینجا این انسان‌ها هسند که مهاجمان زیاده خواه داستان هستند، و مفهوم مرکزی داستان در مورد تکنولوژی است که آگاهی و ضمیر انسانی را در درون بدن موجودات فرازمینی قرار می‌دهد. این فیلم رشته رمانتیک قوی خاص خود را دارد که در طول تمامی داستان تنیده شده، اما اگر این موضوع و نبرد‌های بزرگ فیلم برای راضی کردن طرفداران Edge of Tomorrow نیست، توسعه کامرون در مورد اکشن مکانیکی موجود در Aliens در قالب یک اثر جاه طلبانه دیگر آن‌ها را راضی خواهد کرد.

Alita: Battle Angel (۲۰۱۹)

فیلم Alita: Battle Angel (۲۰۱۹) که پروژه‌ای بسیار وقت گیر و مورد انتظار از جیمز کامرون در نقش تهیه کننده و نویسنده بود، همانند Edge of Tomorrow دارای ریشه‌ای ژاپنی و حسی هالیوودی است که نه تنها به داستان اورجینال آسیب وارد نکرده بلکه یک فضای وسیع مناسب و سرعت روایت هیجان انگیز بالایی در اختیار آن قرار داده است. بر اساس سری مانگا‌های Gunnm نوشته یوکیتو کیشیرو، داستان این فیلم در مورد یک سایبرگ جوان است که در یک جامعه پادآرمانشهری با بدنی جدید و بدون خاطره‌ای از گذشته از خواب بیدار می‌شود. طرفداران اکشن رباتیک Edge of Tomorrow قطعاً از این روایت ماجراجویانه ناراضی نخواهند بود که در آن مبارز مشهور داستان به مقابله با سایبرگ‌های مرگبار مشابهی می‌رود. همانند Edge of Tomorrow، همچنین یک هسته رمانتیک قوی در این فیلم وجود دارد و جیمز کامرون در نقش نویسنده و تهیه کننده فیلمی با کیفیت ساخته که مخاطبان از فیلم‌های علمی تخیلی او انتظار دارند.

Alita: Battle Angel (۲۰۱۹)

فیلم Alita: Battle Angel (۲۰۱۹) که پروژه‌ای بسیار وقت گیر و مورد انتظار از جیمز کامرون در نقش تهیه کننده و نویسنده بود، همانند Edge of Tomorrow دارای ریشه‌ای ژاپنی و حسی هالیوودی است که نه تنها به داستان اورجینال آسیب وارد نکرده بلکه یک فضای وسیع مناسب و سرعت روایت هیجان انگیز بالایی در اختیار آن قرار داده است. بر اساس سری مانگا‌های Gunnm نوشته یوکیتو کیشیرو، داستان این فیلم در مورد یک سایبرگ جوان است که در یک جامعه پادآرمانشهری با بدنی جدید و بدون خاطره‌ای از گذشته از خواب بیدار می‌شود. طرفداران اکشن رباتیک Edge of Tomorrow قطعاً از این روایت ماجراجویانه ناراضی نخواهند بود که در آن مبارز مشهور داستان به مقابله با سایبرگ‌های مرگبار مشابهی می‌رود. همانند Edge of Tomorrow، همچنین یک هسته رمانتیک قوی در این فیلم وجود دارد و جیمز کامرون در نقش نویسنده و تهیه کننده فیلمی با کیفیت ساخته که مخاطبان از فیلم‌های علمی تخیلی او انتظار دارند.

District ۹ (۲۰۰۹)

فیلم‌هایی که در مورد حمله موجودات فضایی هستند، اکثرشان کیفیت اندکی دارند و همانطور که در مورد استثنا‌ها صدق می‌کند، District ۹ نیز با ارتباطی نزدیک با دنیای معاصر، خود را از این فیلم‌ها جدا می‌کند. بدون شک، طرفداران فیلم Edge of Tomorrow از طراحی سلاح و زره در این فیلم و لحظات پراکشن آن لذت خواهند برد. داستان فیلم نیز یک نقد عمیق اجتماعی در مورد انواع مختلفی از شرایط پناهجویان در سراسر جهان است. در دنیای District ۹، یک فضاپیمای متعلق به موجودات فضایی به زمین آمده است، اما به جای یک اکشن تهاجم فضایی معمول، در این فیلم، موجودات فضایی به شکل مسافرانی استاندارد به تصویر کشیده می‌شوند که توسط انسان‌ها مورد ستم قرار گرفته و مبارزه داستان بیشتر علیه شرارت انسان هاست.

War Of The Worlds (۲۰۰۵)

اقتباس استیون اسپیلبرگ از رمان War of the Worlds نوشته اچ جی ولز، همانند بسیاری از اقتباس‌های سینمایی پیش و پس از آن، بخش قابل توجهی از مسیر داستان رمان اورجینال را تغییر می‌دهد، اما همچنان یک داستان کلاسیک حمله موجودات فضایی است. بعد از کارگردانی اولین فیلم تریلر علمی تخیلی تام کروز با نام Minority Report، اسپیلبرگ اولین تجربه این بازیگر در نقش اول یک فیلم اکشن در مورد موجودات فضایی را نیز رقم زد. کروز در این فیلم نقش پدر دو فرزند را بر عهده دارد که تلاش می‌کند در جریان حمله مرگبار موجودات فرازمینی از جان فرزندانش حفاظت کند. او شاید هرگز آن قهرمان اکشنی که در Oblivion یا Edge of Tomorrow می‌بینیم نباشد، اما حس وسعت داستان در فیلم اسپیلبرگ در مقایسه با هیچ فیلم مشابه دیگری در رتبه دوم قرار نمی‌گیرد و فیلم او وسعت داستانی و فضایی جذاب بسیاری دارد که از آن لذت خواهید برد.

Oblivion (۲۰۱۳)

تام کروز در یک فیلم اکشن علمی تخیلی با مفهوم آینده نگرانه دیگری با مفاهیمی مشابه Edge of Tomorrow بازی کرد، درست یک سال پیش از اینکه این فیلم منتشر شود. فیلم Oblivion عناصر داستانی مشابه متعددی با دیگر فیلم‌های مشهور علمی تخیلی دارد، از محافظی تنها در یک آینده پادآرمانشهری مانند آنچه در Wall-E, Moon, و Silent Running می‌بینیم تا نقش قهرمانانه‌ای در یک نبرد همه جانبه با موجودات فضایی شبیه Edge of Tomorrow. این فیلم داستان یک تکنیسین پهپاد با بازی کروز را روی سیاره ویران شده زمین روایت می‌کند که بعد از ظاهر شدن یک زن مرموز در زندگی اش، زنی که همیشه در رویاهایش می‌دیده، تمام زندگی اش را به چالش می‌کشد و بدین ترتیب تمام درک او از واقعیت دنیا و زندگی اش تغییر می‌کند. این فیلم اگر چه تعمق برانگیز و درون نگرانه به نظر می‌رسد، اما یک درام ماجراجویانه اکشن است که در سراسر آن یک اکشن با سرعت فراوان جریان دارد.

Source Code (۲۰۱۱)

اگر چه از لحاظ وسعت داستان بسیار کوچکتر از فیلم‌هایی مانند Edge of Tomorrow است، اما Source Code فیلم دیگری با همان مقدار جذابیت در مورد مفهوم لوپ زمانی است که در Edge of Tomorrow شاهد آن هستیم. داستان این فیلم در مورد یک سروان ارتش است که در داخل قطار و در بدنی بیدار می‌شود که متعلق به او نیست و به سرعت کشف می‌کند که در دقایق پایانی زندگی اش گرفتار شده، پیش از اینکه همان قطار در اثر یک انفجار تروریستی منفجر شده و او دیگر مسافران را به کام مرگ بفرستد. در تلاش برای یافتن سرنخ‌هایی در مورد بمب گذار، شخصیت اصلی فیلم با بازی جیک جیلنهال باید فراز و فرود‌های سفر در زمان را در این مسیر یاد بگیرد، همان تجربه‌ای که شخصیت کروز در فیلم Edge of Tomorrow کسب می‌کند. باز هم همانند Edge of Tomorrow، پیشرفت مداوم و آهسته‌ای که شخصیت اصلی در جریان تکرار اتفاقاتی مشابه می‌کند نیز باعث می‌شود اوج داستان این دو فیلم شباهت لذت بخشی داشته باشد.

Pacific Rim (۲۰۱۳)

Pacific Rim مفهوم لباس‌های مکانیکی را گرفته و در نهایت استعداد خود به کار می‌گیرد، با اکشنی انیمیشن محور که کارگردان برنده جایزه اسکار، گیرمو دل تورو در اختیارش قرار می‌دهد. این فیلم در مورد حمله فرازمینی ها، در مورد گروهی از خلبان‌های ربات‌های غول پیکر است که علیه هیولا‌های بین بُعدی بزرگی که از عمق اقیانوس آرام ظاهر شده اند وارد نبرد می‌شوند. همانند لبه فردا، Pacific Rim فیلمی است که خودش را خیلی جدی نمی‌گیرد و به داستان امکان می‌دهد که وارد عجیب‌ترین و دیوانه وارترین مفاهیم شود. داستان معمول فیلم تنها قالبی برای سبکی متکی به خود از دنیای فیلم است که همانند Edge of Tomorrow، اصولاً بر اساس داستان‌های ژانر ژاپنی ساخته شده است.

Looper (۲۰۱۲)

Looper فیلمی است که داستانی علمی تخیلی را با سفر در زمان و اکشن به شکلی بی نقص با هم ترکیب می‌کند و این نقطه اشتراک آن با فیلم Edge of Tomorrow است. به کارگردانی و نویسندگی رایان جانسون، این تریلر جنایی آینده نگرانه در مورد شخصیتی به نام حلقه زن، است، قاتلی که برای سازمانی کار می‌کند که از سفر در زمان برای کشتن اهدافش استفاده می‌کند. همانند Edge of Tomorrow، لوپر فیلمی است که دائماً مرز‌های قوانین سفر در زمان را جابجا کرده و نتایج بسیار هیجان انگیزی تولید می‌کند. همچنین این فیلم شاهد حضور امیلی بلانت در یک نقش جانبی قوی و سرسختانه است که بار دیگر قدرت دراماتیک این بازیگر را به رخ می‌کشد.

Elysium (۲۰۱۳)

Elysium و Edge of Tomorrow دو فیلم متفاوت در زمینه روایت هستند، اما بخش زیادی از تاثیرپذیری‌های طراحی شان از یک منبع یکسان گرفته شده است. در یک آینده پادآرمانشهری، تبعیض در میان جمعیت جهان به اوج خود رسیده است و ثروتمندان و برخورداران در یک پایگاه فضایی زندگی می‌کنند در حالی که مردم فقیر در روی زمین ویران شده به حال خود رها شده اند. اگر چه در فیلم Elysium خبری از سفر در زمان و موجودات فضایی نیست، اما طرفداران Edge of Tomorrow که از اسکلت‌های رباتیک و سلاح‌های پیشرفته استفاده شده در این فیلم لذت برده اند، از نقش مت دیمون و تیم عجیب او از خلافکارانی که قصد ورود به سفینه فضایی معروف داستان را دارند خوششان خواهد آمد. همانند Edge of Tomorrow، در اینجا نیز با فیلمی علمی تخیلی روبرو هستیم که مخاطب را در دنیای خود غرق می‌کند.

Tenet (۲۰۲۰)

هر کدام از فیلم‌های علمی تخیلی کریستوفر نولان فیلم‌هایی هستند که باید دید، نه تنها برای طرفداران Edge of Tomorrow بلکه برای هر کسی که به سینما علاقه دارد، زیرا بسیاری از فیلم‌های او در زمره بهترین فیلم‌های تاریخ سینما قرار دارند. فیلم‌هایی مانند Edge of Tomorrow به خاطر تعهد به کیفیت سینمایی همیشه مورد تحسین سینمارو‌ها و منتقدان قرار گرفته اند و نام کریستوفر نولان روی یک فیلم نیز تضمین کننده این اعتبار ماندگار است. فیلم Tenet یکی از دیوانه کننده‌ترین و عجیب‌ترین پروژه‌های این کارگردان و در مورد یک روایت سفر در زمان است، جایی که یک مامور مخفی باید در نبردی با زمان آینده و گذشته، تلاش کند جهان را از شر گروهی شرور در آینده که قصد زمان حال را دارند، نجات دهد. اکشن و دستکاری زمان در هیچ فیلم دیگری به این اندازه بی نقص ارائه نشده است، با ارتباطی احساسی بین دو سرباز که حال و هوایی شبیه Edge of Tomorrow به فیلم می‌دهد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: فیلم علمی تخیلی فیلم های علمی تخیلی جیمز کامرون در نقش موجودات فرازمینی فیلم در مورد بهترین فیلم موجودات فضایی فیلم های اکشن سفر در زمان تهیه کننده مورد یک فیلم هایی زندگی اش تام کروز فیلم نیز انسان ها بر اساس فیلم او اگر چه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۴۶۴۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

طالب آذرخش گفت: عاشق شعر عالمگیر ایران هستم و همچنین ادبیات معاصر فارسی را نیز دوست دارم. من از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کرده و کتاب‌های شعر شاعران معاصر ایرانی را برای دوستانم سوغاتی بردم.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهر‌های عزیز» را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ... را منتشر کرده‌اند، گفتگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعر‌هایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفتگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشور‌های فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد، چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوند‌های فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرز‌های جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوند‌ها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • خاص‌ترین هوادار فوتبال در تمرین استقلال | هدیه نکونام به این هوادار خاص | تصاویر
  • خاص‌ترین هوادار ایران در تمرین استقلال (عکس)
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • ۱۰ فیلم اکشن قدیمی با قهرمانان مورد علاقه پدر‌ها؛ از جکی چان بدلکار تا ارتش یک نفره شوارتزنگر
  • «نیست‌وَش» افتتاح شد/ تخیلی که بر مبنای خیال صورت می‌گیرد
  • راهنمای استفاده از اکشن باتن در آیفون ۱۵ پرو
  • اکشن‌های پرفروش هند و کره در آخر هفته سیما
  • جان تری: تلاش فرگوسن برای انتقالم باورنکردنی بود اما من عاشق چلسی شده بودم
  • طراح این چمدان عاشق موز بوده! (عکس)